فراز کوچولوفراز کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره

بر فراز خوشبختی ها

واکسیناسیون

8 شهریور زمان واکسن 18 ماهگیت بود، اما کمی سرماخوردگی داشتی نبردمت تا خوب شی ،بالاخره 20 شهریور رفتیم بهداشت درکه ، تا از در وارد شدیم غرغر شروع شد دقیقا" میدونستی میخوایم چیکار کنیم یواش یواش غرغر یعد کمی گریه و ناز البته از شب قبل خیلی برات حرفشو زده بودم و آمادت کرده بودم اما تقصیر نداری نی نی گولو هستی و درد داره دیگه فدات شم ،حس کردم کمی تب داری به دکتر اونجا صحبت کردم  تو رو معاینه کرد و گفت مشکلی نیست با بابا حامد رفتیم تو اتاق که عملیات واکسنو شروع کنیم هنوز کاری انجام نشده بود جیغ و دادت رفت بالا که خانمه گفت ترسیده ،بهت شکلات عروسک ماشین و یه مشت اسباب بازی داد اما تو عاقل تر از این حرفها بودی و میگفتی بییم بییون بییون ، قرار ...
23 شهريور 1392

فراز با مهد جدید و نی نی ها

بالاخره بعد از 3 4 هفته ایی تاخیر امروز تونستم بیام و مطلب بگذارم ، اون 1 هفته ایی که مامان مرضیه تهران بود  روز اولو صبح تا ظهر دنبال مهد میگشتیم اکثرا برا بچه های 3 به بالا بود تا اینکه یه مهد پیدا کردیم که تازه باز شده بود و با اینکه بچه های بالای 3 سال داشت اما چون دید من خیلی استرس دارمو دلم شور  میزنه گفت حاضره فرازو قبول کنه و یه مربی بذاره فقط برا فراز دلم شاد شد و مامان از فرداش حدود ساعت 10 با فراز میرفت مهد، مدیر مهد میگفت باید ابتدا با ساعت کم شروع کنیم ، یواش یواش میزان ساعتو بالا ببریم مامان همین کارو کرد فرازو ساعت 10 صبح میبرد میذاشت خودش میرفت بیرون پشت در تا اگه فراز گریه کرد بیاد پیشش ،خب طبیعی بود روزهای اول گری...
23 شهريور 1392

موفقیت فراز

ماموریتم در شیراز تا چهار شهریور هست و از پنجم باید تهران باشم جدا از ٢ ،٣ روزی که خودم تو تعطیلاتم که تهران بودم فرازو با محیط مهد آشنا کردم مامان مرضیه هم امروز ٣ روزه که  نفسمو میبره مهد پسرم پیشرفتش خیلی خوب بوده دیروز حدود ٢ ساعت بدون مامان مرضیه با بچه ها بازی کرده و من خیلی خوشحالم مطمئن هستم که خیلی زود عادت میکنه و اخت میشه با بچه ها ، آخه گل پسرم خیلی روابطش با بچه ها خوبه و میتونه  سریع خودشو وفق بده و باهاشون دوست بشه البته جدا از مهد یه پرستار مطمئن و خوب هم پیدا کردم حالا موندم کدوم بهتره تا الان مهدو ترجیح دادم اما هنوز ١٠٠ درصد نشده از خدا میخوام هر کدوم به خیر و مصلحت هست برامون رقم بزنه ،آمین یا رب العال...
29 مرداد 1392

گالری عکس 3

فراز خونه خاله شهناز فسا فراز خونه عمه ازهر جهرم عید امسال فراز در جاده کازرون به سمت بوشهر فراز در حرم حضرت شاهچراغ (ع) فراز با بابا حامد عید نوروز امسال فراز در اسکله تفریحی در کیش خرداد ٩٢ فراز با محمد و یاسمین زهرا نوه های گل عمو هادی ...
28 مرداد 1392

ادامه گالری عکس 2

فراز در شاندیز مشهد فراز با آرشین نوه عمه زری فراز در صحن دارالحجه حرم امام رضا (ع) فراز عاشق تاب فراز با محمد گل نوه عمو هادی   ...
28 مرداد 1392

گالری عکس 2

اولین کوتاهی مو اولین تاب بازی در پارک پردیس فراز در پارک ملت فراز در جکوزی خونه بابا مهدی آغاز غذا خوردن عزیزم فراز در حال مطالعه فراز و این آلرژی لعنتی فراز در باغ آقای رفیع در کودیان     ...
28 مرداد 1392

بازگشت به تهران

،بالاخره بعد از 6 ماه که از طرف محل کارم به شیراز مامور بودم قرار شد ماموریتم رو تمدید نکنم و برگردم تهران، تعطیلات دانشگاه از 5 مرداد تا 26 مرداد شروع شد و من از این تعطیلات استفاده کردم و با فراز رفتیم تهران پیش بابا حامد تا در این زمان هم فرازو ببرم مهد تا عادت کنه و هم اینکه یه پرستار مورد اطمینان پیدا کنم و بالاخره یکیشو انتخاب کنیم بابا حامد خیلی خوشحال بود آخه 6 ماه تنها مونده بود تهران و حسابی کیفش کوک بوداما من خیلی استرس داشتم از اینکه بعد از این همه مدت چطورفراز از مامان مرضی جدا بشه و عادت کنه اما این استرسم بیجا نبود ساعات اول که بابا حامدو دید خیلی خوشحال شد و رفت بغلش اما امان از وقتی رفتیم خونمون با اینکه چندین بار خونرو دیده...
26 مرداد 1392