حس تلخ حسادت
بعد از به دنیا آمدن نیاز همه حواسمون بود که به فراز توجه بیشتری داشته باشیم اما بالاخره گاه گداری ناخودآگاه از توجه به فراز غافل میشدیمو فراز هم که برای جلب توجه هر کاری میکرد تا بالاخره ماهارو متوجه خودش کنه یادم میاد یه روز مهمون داشتم گرم مشغول صحبت در مورد نیاز بودیم که یهو دیدم فراز هر چی قابلمه و ظرف داریم از تو آشپزخونه تا تو سالن چیده اومده جلو ، تو همه ظرفها آب داره میریزه از این ظرف به اون ظرف ،اصلا نمیدونستم باید چیکار کنم هم میخواستم چیزی نگم و هم این که خیلی عصبانی شده بودم ،فقط با صدای بلند گفتم فراز
خیلی وقتها که مشغول کاری میشدم ترتیب نیازو میداد یه روز نون ورداشته بود و با انگشت میچپوند دهنش یا اینکه به بهونه بوسیدن یه فشار آبدار میدادو بلند میشد ، هر کس میومد خونمون یا هر کی میدید حال نیازو ازش میپرسید بهش میگفت اصلا شبها نمیزاره بخوابم همش گریه میکنه منو اذیت میکنه
خلاصه داستانی داریم با این وروجک البته اقتضای سنش هست و بی تقصیره گل پسرم ، تمام کارهاش برام شیرینه و بهش عشق میورزم ، عزیزکم
الان که نیاز 10 ماهشه هنوز این روال ادامه داره فقط مدلش عوض شده
میگه میخوام باهاش بازی کنم از روی پاهاش یا انگشتهای دستش رد میشه ، نیازم دیگه ضد ضربه شده و خودشم خیلی با فراز بازی میکنه اما چه کند که خیلی وقتها بازیهاش دردناکه
اما خیلی حرص میخوره اکثر وقتها دندونهاشو به هم فشار میده و کمی عصبی شده که من سعی در بهبود این وضعیت دارم که باید با گذشت زمان درست شه حتی مربی مهدش خاله ثمره که یه روز به من گفت فراز تو نقاشیهاش از رنگهای تیره استفاده میکنه که این نشون دهنده اینه که عصبی شده و به خاطر خواهرشه که البته طبیعیه و درست میشه و جای نگرانی نیست .