فراز کوچولوفراز کوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

بر فراز خوشبختی ها

سورپرایز

1393/9/28 13:19
نویسنده : مامان فاطمه
306 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بالاخره بعد از مدتی طولانی و کسلی و تنبلی مجدد آمدم تا مروری بر خاطره ها باشم

 

13 اردیبهشت 93 فهمیدم که فرشته ایی در وجودم دارم اصلا حوصله نداشتم و خیلی بیحال بودم همین که کارهای خونه و فراز عزیزم روانجام میدادم برام کافی بود درس و بحث هم که قربونش برم تعطیل شده بود به هیچ کس حتی مامان مرضیه در مورد بارداری صحبتی نکردم تا 2 ماه ونیم که دیگه طاقت نیاوردم و به مامان مرضیه گفتم مامان غافلگیر شده بود و تا چند ثانیه صحبتی نکرد پای تلفن که من گفتم ناراحت شدی مامان؟ گفت نه اما فراز هنوز خیلی کوچولو هست ولی خب اشکال نداره به سلامتی قدمش مبارک حامد هم تبریک گفت و خوشحال شد ،قرار شد تا عروسی داداش محمد که مرداد ماه بود و میخواستیم بریم شیراز کسی نفهمه و سورپرایز باشه واسه بقیه و همین طور هم شد حتی قبل از عروسی هم یک مرتبه به شیراز رفتم اما هیچ کس متوجه نشد فقط گفتن کمی چاق شدی گفتم تا عروسی خودمو مانکن میکنم از بعد از اون هم هر کس باهام تماس داشت میگفتم هیکلم داره رو فرم میادحتی خونواده حامد مامانش و خواهراش هم چیزی متوجه نبودن فقط زری کمی مشکوک شده بود نا 4 ماهگی که یه روز خونه مامانجون بودیم خاله زری شیرین شهره و زهره همه بودن زری تو آشپزخونه به شهره میگه به گمونم فاطمه حاملست شهره هم میگه من از این چیزها سر در نمیارم از خودش بپرس اومدو به من گفت فاطمه چن وقته میخوام ازت بپرسم خبریه آخه چشمات اینو میگه حالتهات فرق کرده گفتم نه قسم داد جون فراز دیگه مجبور شدم بگم خندیدم و گفتم آره یه کمکی کلی ذوق کرد و بقیه هم دهناشون وا مونده بود مخصوصا مامان جون بهم گفت فاطمه پس چرا هیچی نگفتی گفتم خب بالاخره خودتون میفهمیدین و خلاصه همه تبریک گفتن خوشحال شدن مامان جون میگفت من متوجه نبودم چون اصلا فکرشو نمیکردم با درس و فراز فعلا بچه دوم بخوای 

پسندها (1)

نظرات (0)